کارگردان : Brad Peyton نویسنده : Carlton Cuse بازیگران : Dwayne Johnson, Carla Gugino, Alexandra Daddario خلاصه داستان : بعد از زلزله عظيمی در کاليفرنيا، خلبان يک هلی‌کوپتر نجات برای نجات دخترش دست به يک پرواز خطرناک بر فراز اين ايالت می‌زند. «سن آندرس»(San Andreas) دقيقاً همان چيزی است که از آن انتظار می‌رود- نه بيشتر، نه کمتر. به نظر می‌رسد که کارگردان، بِرَد پِيتون (کارگردان فیلم، «سفر شگفت انگیز به جزیره اسرار آمیز»( Journey 2: The Mysterious Island)) و فيلمنامه نويس، کارلتون کيوس، اين فيلم را بعد از شرکت در يک دوره نحوه برخورد با بلايای طبيعی سرهم کرده‌اند. اگرچه به لحاظ فنی، فيلم را نمی‌توان بازسازی فيلم «زلزله» (Earthquake) (۱۹۷۴) دانست، اما در «سن آندرس» بسياری از پی رنگ‌های آن فيلم ديده می‌شوند: دانشمندی که زلزله ای را پيش بينی می‌کند، يک زلزله بالای ۹ ريشتر لس‌آنجلس را زير و رو می‌کند، ريزش سد و چندين کاراکتر که از اين اتفاق برای حل اختلافات خود استفاده می‌کنند. جابه‌جا شدن زمين، حريق و سيل همگی بخشی از اين ترکيب هستند، اما پيشرفت‌های فناوری جلوه های ويژه به «سن آندرس» اجازه می‌دهند تا يکی از زنده‌ترين ترسيم‌های ممکن از کشتار جمعی تا به امروز را به تصوير بکشد. اين فيلم ضيافتی برای دلدادگان صحنه های مربوط به اتفاقات ناگوار است. «سن آندرس» دو خط داستانی مجزا را دنبال می‌کند که هرگز به هم نزديک نمی‌شوند. پل جياماتی دانشمندی به نام لورنس هيز است که تحقيقاتش درباره پيش بينی زلزله به او اجازه می‌دهد تا زلزله بزرگی را درست قبل از وقوع پيش بينی کند. بعد از مرگ يکی از همکارانش در جريان از بين رفتن سد هوور، هيز می‌تواند روش‌های خود را اثبات کند و جديدترين داده‌ها به او می‌گويند که يک بلای دو بخشی به زودی در جنوب و شمال کاليفرنيا رخ خواهد داد. هيز بعد از صدور اظهار نظر رسمی خود، بقيه دقايق فيلم را زير ميزی کنار يک گزارشگر تلويزيونی (آرچی پنجابی) که برای مصاحبه با او به دانشگاه آمده است می‌گذراند. در عين حال، ری (دواین جانسون)، يک خلبان هلی‌کوپتر نجات لس‌آنجلسی است که با نخستين لرزش‌ها سرش حسابی شلوغ می‌شود. نخستين کارش نجات همسر در شرف طلاقش، اما (کارلا گوگينو) از يک آسمان‌خراش در حال فرو ريختن است. بعد با نشاندن اما در صندلی کمک خلبان عازم سن فرانسيسکو می‌شود تا دختر نوجوانش بليک (الکساندرا داداريو) را نجات دهد. بليک به همراه مادر یکی از دوستان ترسويش، دانيل (يوان گرافود)، گير می‌افتد و بايد از خود مراقبت کنند. اين دو با کمک يک زوج توريست، بن (هوگو جانستون-برت) و اولی (آرت پارکينسون)، سعی می‌کند به والدين بليک ملحق شوند غافل از اين که زلزله شماره 2 در راه است. پل جياماتی انتخاب خيلی خوبی برای يک دانشمند درب و داغان شده است و صحنه های مربوط به وی با فاصله از ديگران جالب‌ترين صحنه‌ها هستند. اين باعث می‌شود که فرد پيش خود فکر کند که اگر کل فيلم درباره شخصيت او بود، آيا فيلم بهتری نمی‌شد؟ فيلم ضعيف اما سرگرم کننده تر «گردباد»(Twister) با استفاده از رويکرد مشابهی قهرمانانش را به افرادی تبديل می‌کند که به دنبال راه های جديدی برای پيش بينی تندبادها هستند. شايد بتوان از گوگينو به خاطر بازی‌اش تقدير کرد چون اغلب در حال نشان دادن شوک و ترس است که بعد از توليد به فيلم اضافه شده‌اند. منبع : نقد فارسی /987/